هی رفیق! حتماً حکایت ملا نصرالدین و اون بچهای که تو کوچه بهش بیاحترامی کرد رو شنیدی. ملا با خنده یه سکه سیاه بهش داد، ولی وقتی بچه فکر کرد با همین ترفند میتونه از سلطان کیسه زر بگیره، سرش رو لب جوی بریدن!
حالا اگه بخوام این حکایت رو به روزای خودمون وصل کنم، میرسیم به داستان دونالد ترامپ و طعنه عجیبش به خلیج فارس تو کنفرانس ریاض، درست جلوی محمد بن سلمان. انگار ترامپ شده همون بچه سادهلوح که فکر میکنه با یه حرف جنجالی میتونه بازی رو به نفع خودش بچرخونه، غافل از اینکه ایران، مثل سلطان حکایت، اصلاً شوخیبردار نیست. تو این مقاله قراره با همون سبک عامیانه و خودمونی، ولی عمیق، بریم سراغ این ماجرا، از حکایت ملا درس بگیریم و ببینیم این وسط چه خبره!

بخش اول: چی شد که ترامپ به خلیج فارس گیر داد؟
خب، داستان از این قراره که دونالد ترامپ، رئیسجمهور جنجالی آمریکا، تو سفر اخیرش به عربستان سعودی حسابی سر و صدا کرد. تو یه کنفرانس تو ریاض، که محمد بن سلمان هم کنارش بود، یهو به اسم خلیج فارس گیر داد و گفت اجازه نمیده کسی این منطقه رو «خلیج فارس» صدا کنه. حتی تو بعضی پستهای X ادعا شده که بهش «خلیج ایران» گفته و خواسته ایران رو تحریک کنه. حالا این وسط، یه عالمه کادوی گرونقیمت هم از قطر و عربستان گرفته، از جمله یه بوئینگ 747 به ارزش 400 میلیون دلار که قراره بشه Air Force One جدیدش! انگار داره با یه دست سکه از ملا (بن سلمان) میگیره و با دست دیگه سنگ به سمت سلطان (ایران) پرت میکنه.
اما چرا همچین حرفی زده؟ خلیج فارس که قرنهاست خلیج فارسه! از زمان هخامنشیان تا یونانیها و رومیها، از نقشههای قدیمی تا اسناد سازمان ملل، همه جا این اسم ثبت شده. حتی تو متون عربی قدیم هم بهش میگفتن «بحر الفارس». حالا ترامپ یهو اومده وسط این تاریخ چند هزار ساله، یه چیزی گفته که انگار نه انگار این اسم ریشه تو هویت یه ملت داره. به نظرت این کارش از سر نادونیه یا یه نقشه حسابشدهست؟

بخش دوم: حکایت ملا و درسهای سیاسی
برگردیم به حکایت ملا نصرالدین. تو اون داستان، بچه فکر میکنه چون ملا با خنده به بیاحترامیش یه سکه داده، میتونه همین کارو با سلطان بکنه و کیسه زر بگیره. ولی سلطان که جایگاهش با ملا فرق داره، تحمل این بیاحترامی رو نداره و دستور میده سر بچه رو ببرن. حالا اگه بخوایم اینو به داستان امروزی ربط بدیم،ترامپ میشه اون بچه که فکر کرده چون بن سلمان (ملا) با خنده و کادوهای گرون ازش استقبال کرده، میتونه با یه طعنه به ایران (سلطان) هم امتیاز بگیره. ولی ایران، با فرهنگ و تاریخ چند هزار سالهاش، اصلاً تو این بازیها جا نمیگیره.
ترامپ شاید فکر کرده با این طعنه میتونه احساسات ایرانیها رو برانگیزونه، یه جور عملیات روانی راه بندازه و حواسها رو از مشکلات دیگه پرت کنه. مثلاً، شایعاتی هست که تو مذاکرات تجاریش تو عمان، پروژههای لوکسش مثل «آیدا» اونقدر که انتظار داشته سودآور نبوده. یا تو یمن، حوثیها با موشک و پهپاد حسابی آمریکا و متحدانش رو زمینگیر کردن. انگار ترامپ مثل بچهای که اسباببازیشو ازش گرفتن، عصبانی شده و حالا داره با این حرفا دعوا راه میندازه!

بخش سوم: بیزینسهای ترامپ و کادوهای کلان
حالا یه کم بریم سراغ بیزینسهای خانواده ترامپ تو منطقه. سازمان ترامپ تو عمان، عربستان و قطر حسابی فعاله. تو عمان، پروژه «آیدا» تو مسقط با همکاری شرکت سعودی دارالأركان و شرکت عمانی عمران داره پیش میره. این پروژه شامل ویلاهای لوکس، زمین گلف، و دو تا هتل پنج ستارهست که تو یه منطقه خوشمنظره بین کوه و دریا ساخته میشه. تو عربستان هم برجهای برند ترامپ تو جده و ریاض در حال توسعهست، و تو قطر یه زمین گلف بزرگ دارن میسازن. تازه، قطر یه هواپیمای بوئینگ 747 بهش هدیه داده که بعداً قراره به کتابخونه ریاستجمهوریش بره.
از اون طرف، قراردادهای کلان اقتصادی هم هست. عربستان قول 600 میلیارد دلار سرمایهگذاری تو آمریکا داده، از جمله تو بخشهای انرژی، دفاع و فناوری. یه قرارداد تسلیحاتی 142 میلیارد دلاری هم با شرکتهای آمریکایی تو راهه. اینا نشون میده بن سلمان داره حسابی برای ترامپ سکه میریزه، درست مثل ملا تو حکایت. ولی این وسط، یه سؤال پیش میاد: این همه کادو و قرارداد، روی حرفای جنجالی ترامپ اثر داره؟ یا شاید داره از این موقعیت برای فشار آوردن به ایران استفاده میکنه؟

بخش چهارم: ایران، سلطان حکایت
حالا میرسیم به ایران، که تو این داستان میشه سلطان پرابهت حکایت ملا. خلیج فارس برای ایرانیها فقط یه اسم یا یه نقطه روی نقشه نیست؛ یه بخش جداییناپذیر از هویت و غرور ملته. وقتی ترامپ همچین طعنهای میزنه، انگار داره مستقیم به قلب این هویت تیر میندازه. ایرانیها با اون فرهنگ چند هزار ساله، از هخامنشیان تا حالا، همیشه نشون دادن که تو این جور موقعیتها کوتاه نمیان. تو شبکههای اجتماعی مثل X، همین حالا هم موجهای اعتراضی علیه حرفای ترامپ راه افتاده. بعضیا دارن با هشتگهایی مثل #خلیج_همیشه_فارس جوابشو میدن، و بعضیا هم خواستار واکنش دیپلماتیک شدن.
اگه ایران بخواد مثل سلطان حکایت عمل کنه، ممکنه با یه پاسخ قاطع، چه تو حوزه فرهنگی (مثل کمپینهای رسانهای)، چه سیاسی (مثل بیانیههای تند یا حتی اقدامات تو شورای امنیت سازمان ملل)، و چه حتی نظامی (مثل تقویت حضور تو خلیج فارس)، حساب کار رو برسه. ولی نکته اینجاست که ایران باید حواسش باشه تو دام عملیات روانی ترامپ نیفته. اگه بیش از حد احساسی واکنش بده، ممکنه همون چیزی بشه که ترامپ میخواد: یه بهانه برای تشدید تنش یا جلب حمایت کشورهای عربی.
بخش پنجم: چرا این طعنه خطرناکه؟

برگردیم به حکایت ملا. بچهای که به سلطان بیاحترامی کرد، فکرشو نمیکرد عاقبتش چی میشه.ترامپ هم شاید فکر میکنه با این طعنهها میتونه ایران رو عصبانی کنه و بازی رو به نفع خودش بچرخونه. ولی این کارش مثل بازی با آتیشه. ایران تو منطقه نفوذ زیادی داره، از حمایت گروههایی مثل حوثیهای یمن گرفته تا نفوذ فرهنگی و سیاسی تو عراق و لبنان. اگه ایران بخواد، میتونه با یه اشاره، چه تو فضای مجازی، چه تو دیپلماسی، و چه تو میدان، حسابی اوضاع رو برای آمریکا سخت کنه.
مثلاً، تو یمن، حوثیها همین حالا هم با حملات موشکی و پهپادی به کشتیهای تجاری و نظامی، آمریکا و متحدانش رو کلافه کردن. اگه ایران بخواد، میتونه این حمایت رو تقویت کنه یا تو خلیج فارس مانورهای نظامی برگزار کنه که پیامی محترمانه ولی محکم به ترامپ بده. از اون طرف، تو فضای مجازی، ایرانیها نشون دادن که میتونن با کمپینهای قوی، مثل همون موج #خلیج_همیشه_فارس، حرفشون رو به گوش دنیا برسونن.
بخش ششم: درسهای حکایت برای امروز
حالا بیایم یه کم از حکایت ملا درس بگیریم. تو داستان، بچه چون موقعیت رو درست درک نکرد و فکر کرد میتونه با همه یه جور رفتار کنه، عاقبت بدی پیدا کرد. ترامپ هم اگه فکر کنه میتونه با ایران مثل عربستان یا قطر معامله کنه، حسابی داره اشتباه میکنه. ایران یه قدرت منطقهای با ریشههای عمیق تاریخی و فرهنگیه که اصلاً تو این جور بازیها جا نمیگیره. طعنه زدن به خلیج فارس ممکنه تو لحظه برای جلب توجه یا خوشایند بن سلمان خوب باشه، ولی عواقبش میتونه گرون تموم بشه.
یه درس دیگه از حکایت اینه که نباید بدون فکر و برنامه، احساسات دیگران رو تحریک کرد. ترامپ شاید بخواد با این حرفا ایران رو به واکنش وادار کنه تا بهانهای برای فشار بیشتر پیدا کنه، ولی ایران با تجربه تاریخی و سیاسی خودش، میتونه با یه پاسخ هوشمندانه، هم عزتش رو حفظ کنه و هم بازی رو به نفع خودش بچرخونه. مثلاً، یه کمپین جهانی برای تأکید روی نام خلیج فارس، یا یه مانور نظامی تو منطقه، میتونه بدون افتادن تو دام جنگ روانی، پیام ایران رو برسونه.

بخش هفتم: عاقبت این سنگپرانی چی میشه؟
حالا اگه بخوایم حکایت رو ادامه بدیم، عاقبت این سنگپرانی ترامپ چی میتونه باشه؟ تو حکایت، بچه چون سلطان رو نشناخت، سرش رو از دست داد. تو دنیای واقعی، اگه ترامپ به این جور طعنهها ادامه بده، ممکنه با یه واکنش غافلگیرکننده از ایران روبهرو بشه. مثلاً، ایران میتونه با تقویت اتحادش با کشورهایی مثل چین و روسیه، یا با حمایت بیشتر از گروههای مقاومت تو منطقه، فشار رو به آمریکا برگردونه. یا شاید تو سازمان ملل یه قطعنامه برای تأکید روی نام خلیج فارس مطرح کنه که حمایت جهانی بگیره.
از طرف دیگه، این حرکت میتونه برای خود ترامپ هم دردسر درست کنه. تو آمریکا، خیلیها نگران تضاد منافع بین بیزینسهای شخصیش و سیاست خارجیش هستن. اگه معلوم بشه این طعنهها برای جلب کادوهای بیشتر از عربستان و قطر بوده، ممکنه تو داخل کشور خودش هم زیر سؤال بره. تازه، ایرانیهای مقیم آمریکا و جامعه جهانی هم میتونن با کمپینهای رسانهای، حسابی صداشون رو بلند کنن.

نتیجهگیری: حکمت ملا و آینده خلیج فارس
خلاصه که حکایت ملا نصرالدین به ما یاد میده که هر حرفی، هر جایی و هر زمانی جواب نمیده. ترامپ با طعنه به خلیج فارس، انگار داره نقش اون بچه سادهلوح رو بازی میکنه که فکر کرده میتونه با سلطان شوخی کنه و کیسه زر بگیره. ولی ایران، با تاریخ و فرهنگ چند هزار سالهاش، مثل سلطان حکایته که با یه اشاره میتونه بازی رو عوض کنه. حالا اینکه عاقبت این ماجرا چی میشه، بستگی به این داره که ایران چطور جواب بده و ترامپ چقدر بخواد این بازی رو ادامه بده.
به نظر من، بهترین کار برای ایران اینه که با یه پاسخ هوشمندانه، هم غرورش رو حفظ کنه و هم تو دام عملیات روانی نیفته. یه کمپین جهانی برای خلیج فارس، یه مانور نظامی تو منطقه، یا حتی یه جواب طنزآمیز تو شبکههای اجتماعی، میتونه حسابی حساب کار رو به ترامپ برسونه. تو چی فکر میکنی، رفیق؟ اگه جای ایران بودی، چطور جواب این سنگپرانی رو میدادی؟ یا اگه بخوای حکایت ملا رو بازم ادامه بدی، فکر میکنی عاقبت این بچه (ترامپ) چی میشه؟